۱۳۸۷ بهمن ۲۷, یکشنبه

ولایت مطلقه فقیه و دیکتتور بودن رهبر/آبی





ادعاهاي دروغ و پوچ روزنامه ي كيهان و لجن پراكني هاي دارو دسته ي حسين شريعتمداری اينبار دامن گير نشريات مستقل دانشجويی شده است.روزنامه ي كيهان كه زير نظر حكومت ايران است و از طرف علي خامنه اي حمايت هم شده است ،در مطلبي اقدام به انتشار گزارشي عليه نشريات دانشجويی كرد و در آن مدعي شد كه دانشجويان از علي خامنه اي رهبر جمهوري اسلامي به عنوان ديكتاتور نام ميبرند.

آيا خامنه اي رهبر ايران نمونه ي بارز صدام حسين رهبر عراق نيست؟


اگر به خواهيم به مطلب روزنامه ي كيهان به عنوان يك حقيقت نگاه كنيم،جدا از اينكه نشريات دانشجويي ديد انتقادي نسبت به دولت و همچنين مسائل روز دارند و هيچگاه ديده نشده كه مقام هاي بالاي مملكت توهين كنند.جدا از اين بحث شما خواننده ي گرامي همين كلمه ي ولايت مطلقه ي فقيه را كه ميشنويد يا ميخوانيد متوجه ميشويد كه مطلقه به چه معناست!اين كه كلمه ي مطلقه را به زور وارد قانون كرده اند يكي از مشخصه هاي بارز ديكتاتور بودن حكومت ايران است.حكومتي كه حاكميت را از آن خدا ميداند و فقط در مواقعي كه به نفعش است از دستورات قران اطاعت ميكند و در بقيه موارد دلبخواهي و طبق سليقه ي رهبر عمل ميكنند.اينان به انتظار امام زمان(عج) نشسته اند و دستها را به سوي آسمان بلند كرده اند و سيد علي خامن هاي را نايب بر حق امام زمان ميدانند و عده اي هم او را نماينده تام الختيار خدا در روي زمين ميدانند.

همين كلمه ي مطلقه بسيار مخالف پيدا كرد وجمهوري اسلامي آن مخالفان را سركوب يا طرد كرد،حتي ايت الله منتظري هم به مخالفت خود با نظريه ولايت مطلقه فقيه به هنگام طرح آن در زمان حيات آيت الله خميني اشاره ميكند و حتي ميفرمايد كه پيامبر خدا هم ولايت مطلقه نداشت.


پس يكي از مسائل مهمي كه ما را به ديكتاتور بودن رهبر ايران نزديك ميكند همين ولايت مطلقه است.


تلاش پرهزينه و بيوقفه نهادهاي نزديك به دولت و حكومت براي دروغپردازي و پرونده سازي عليه تشكل هاي دانشجويي و نيروهاي اپوزيسيون،همراه با توطئه هاي زنجيره وار به منظور نابود كردن فيزيكي و سياسي و تشكيلاتي آنها در اين برهه زماني اين حقيقت را بازر ميكند كه حكومت ايران تحمل هيچگونه نقد و اصلاحات را و همچنين هيچ نيروي مردمي را ندارد،به همين دليل از هنگامي كه رهبر ايران،محمود احمدي نژاد را به عنوان رئيس جمهور انتخاب و انتصاب كرد به نوعي به شدت مبارزه خود با منتقدان و مخالفان ولايت مطلقه فقيه افزود،وبيش از پيش نيرو هاي در جستجوي آزادي را هدف سركوب قرارداد.پس از روي كار آمدن دولت نهم ولايت مطلقه فيه اينبار اهداف خود را براي سركوب مخالفان و منتقدان خود را به دولت نهم سپرده و از آنجايي كه قادر به تكرار پروژه ي انقلاب فرهنگي نبود،به يك تصفيه گسترده دست زده است:

-انحلال دها تشكل دانشجويي و توقيف اغلب نشريات آنها


-اخراج دانشجويان با صدور احكام سنگين مجازات و محروميت براي شمار زيادي از آنها


-بازنشسته كردن اجباري استادان


-گذاشتن عناصر بسيجي به رياست دانشگاها

-دادن سهميه به بسيجيان براي ورود به دانشگاه هاي دولتي وحساس

و امروز حقارت و ترس حكومت و محافظان حكومت به جايي ميرسد كه به –لجن پراكني و ادعا هاي دروغ نسبت به تشكل هاي دانشجويي و نشريات دانشجويي و بر انگيختن ماموران امنيتي بر عليه دانشجويان بي پناه.


حسين شريعتمداري بداند كه با چسباندن اين برچسبها به دانشجويان و همچنين نشريات دانشجويي هيچكدام از دانشجويان آزاديخواه از مواضعشان عقب نشيني نخواهند كرد و بلكه به مبارزه ي خود غليه اينگونه دروغپراكني ها و شايعه سازي ها ادامه خواهند داد و امثال شريعتمداري را به انزوا ميفرستند.


مگر مردم در اينكه رهبر ايران ديكتاتور است شكي دارند؟مگر مردم در اينكه رئيس جمهور ايران جزو ساده لوحترين و عوامفريبترين شخصيتهاي ايران است شكي دارند؟

اولین پست وبلاگ

زندانی هستیم.در کشوری که جلوی هرگونه اظهار نظر را میگیرند و نه میگذارند آزادی بیان وجود داشته باشد و نه میگذارند که هر کسی عقیده خودش را بگوید.به راستی چرا چنین است؟چرا فقط بلدند بگویند ایران کشوری آزاد است و دروغ تحویل این مردم بدهند.!من خودم را یک زندانی میدانم که در ایران زندگی میکنم،زندانی که در بند نیست و میتواند در شهر راه برود ولی نمیتواند حرفی بزند و ابراز عقیده کند.در کرج درس میخوان و در تهران زندگی میکنم،در رشته ی علوم سیاسی تحصیل میکنم و ناراضی از وضع موجود در جامعه هستم.این اولین پست این وبلاگ هست و قبلا هم وبلاگی داشتم که متاسفانه فیلتر شد و بر آن شدم که وبلاگ جدیدی درست کنم.
تا پستهای بعدی خدانگهدار